• وبلاگ : سلام شهدا
  • يادداشت : چفيه يادگاري .....
  • نظرات : 1 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اکبر 
    سلام
    من احترام خاصي به شهدا و جانبازان شميايي دارم بي اختيار وقتي مبينمشون بغضم مگيرو گريه ميکنم نه از رو احساسات چون واقعا درکشون ميکنم پدر من هم 80 ماه سابقه جبهه داره ومردي که خيلي از هم رزمهاش جلوي خمپاره هاي دشمن دون دونه ايستاده اند از اونجا درکشون ميکنم که ما از اونا خيلي عقبيم01 اميدوارم شهداء دست منو شما رو هم بگيرند وقت کرديد هر هفته به شهداي گمنام سري بزنيد باتشکر برادرکوچک شما اکبر پيري
    + حديثه 

    سلام

    راستي چرا بهم سر نمي زني مي دوني چشم به راهي بده

    + حديثه 

    من هم از اين چفيه ها مي خوام .

    + يه نفر .......... 

    كه الاحسود الاحسود بدبخت اصلاً ارزش وقت گذاشتن دارن كه تو ، توي خنگ اينهمه .............

    واقعاً برات متاسفم اگه خنگ نبودي كارات درست ميشد . الان دانشگاه بود . اگه خنگ نبودي با اين بچه ها دوستي نمي كردي كه راست بري توي چاه مگه بهت نگفتم سلام آقا را ول كن . گفتم تو من را نمي شناسي اما من تو و اون را خوب ميشناسم و واست متاسفم .

    + صادق 
    توي احمق بازم به حرفهام گوش ندادي .............

    سلام

    يه کوچولو درد ودل ... مياي؟

    درباره عزادارهااااااااااااااي اين روزهاست...
    گمونم حرف دل همه مون باشه البته
    حسين بيشتر از آب تشنه لبيك بود اما افسوس كه به جاي افكارش زخمهاي تنش را نشانمان دادند و بزرگترين درد او را بي آبي معرفي كردند. دكتر علي شريعتي

    سلام

    تيريك ميگم منتخب شدي

    به منم سر بزن

    بنام خدا

    سلام

    خاطره زيبايي بود.

    چفيه واسه همه خاطره انگيز است حتي اونايي که در دفاع مقدس نيز حضور نداشتن.

    درپناه حق باشيد.

    يا علي

    بر هر طرفي روي نماييم خدا هست

    او در همه جا بوده و بي چون و چرا هست


    چون در همه جا هست مجوييد مکانش


    گمگشته شماييد ، خدا در همه جا هست....

    سلام عزيز من تو وبلاگم دومم با مطلبي براي اقا امام حسين بروزم خوشحال ميشم سري بزني

    http://tofanezard.blogfa.com

    سلام
    دست درد نکنه
    واقعاً اين دوره زمونه اينطور آدمها فراموش شدن
    و شماخاطرشون رو زنده کردي
    خدا حفظت کنه

    سلام

    داستانتون خيلي قشنگ بود!ببخشيد گفتم داستان! بايد ميگفتم خاطره! نه اينكه اين جور چيزا برا من مثل يه خواب ميمونه اينه كه... بي خيال.... خوشحال ميشم به وبلاگ منم سر بزنين ! البته اصلا به پاي وبلاگ شما نميرسه ! خوش باشين

    + محمد 

    سلام

    كاش من هم اون چفيه را ميديدم . و مثل اون را داشتم