شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

لاهوت

+ جاده هاي کردستان آنقدر نا امن بود که وقتي مي خواستي از شهري به شهر ديگر بري، مخصوصا توي تاريکي، بايد گاز ماشين رو مي گرفتي، پشت سرت رو هم نگاه نمي کردي. اما زين الدين که همراهت بود، موقع اذان، بايد مي ايستادي کنار جاده تا نمازش رو بخونه. اصلا راه نداشت. بعد از شهادتش، يکي از بچه ها خوابش رو ديده بود؛ توي مکه داشته زيارت مي کرده. يک عده هم همراهش بوده اند. گفته بود: «تو اينجا چي کار مي کني؟»

لاهوت
94/10/16
لاهوت
جواب داده بود: «به خاطر نمازهاي اول وقتم، اينجا هم فرمانده ام».
*ليلا*
شهيد کاوه است ؟
لاهوت
شهيد زين الدين هستن ايشون
لاهوت
رتبه 0
0 برگزیده
670 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top