پيام
+
در حال عبور از خيابان سعدي بودم كه يك‌باره چشمم افتاد به عباس كه پارچه ناركي را كشيده روي سرش و پيرمردي را كول كرده. با اين فكر كه ببينم چه اتفاقي افتاده، پيش رفتم. سلام كردم و پرسيدم: چه اتفاقي افتاده عباس؟ اين بنده خدا كيه؟ چه‌اش شده؟انگار با ديدن من غافل‌گير شده باشد، متعجب نگاهم كرد. سر جايش پا به پا شد و گفت: «دارم اين بنده خدا را مي‌برم حمام. كسي را ندارد و مدتي هست كه استحمام نكرده.
لاهوت
94/6/12
لاهوت
خدا را خوش نمي‌آد كه همين‌طور رهاش كنيم!» سالروز شهادت سرلشگر پابرهنه هاست براي شادي روح و اولو درجاتش صلوات
لاهوت
@};- اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم @};-
سربازآقا
الکي نيست محبوب يار شد و خدايش خريد و برد
لاهوت
@};- اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم @};-
لاهوت
@};- اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم@};-
حرف امروز من
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
لاهوت
@};- اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم @};-