پيام دوستان
+
من باغ زمستان زده دارم
تو نداري
من خرمن طوفان زده دارم
تو نداري
"گر همسفر عشق شدي"
را که شنيدي؟
من اسب به ميدان زده دارم
تو نداري
من اينهمه گفتم
و تو يک جمله نوشتي:
من سرمه به مژگان زده دارم
تو نداري
عارفانه هاي يک دوست
ديروز 11:50 صبح
+
روز اول عيد ....
منم همراه ابرهاي بهاري بودم ...
گاهي طوفاني
گاهي گريان
گاه ساکت ومغرور
*ترخون بانو*
ديروز 6:53 صبح
+
سلام به دوستان پارسي
اصفهان بارونيس
شهرشماچيطورس؟
*ترخون بانو*
04/1/27
+
کاش کسي گره زند دل من و تو را به هم؛
که سيزده بدون تو، مرا بدر نمي شود!
سيزدهبدرتونبخير
رضا صفري
04/1/27
هرکس به تماشايي رفتند سوي صحرايي
مارا که تو منظوري خاطر نرود جايي.بانوي خوش سخن پارسي تمام لحظه هاتون خيروپربرکت@};-
سيزده را همه عالم به در امروز از شهر..من خود آن سيزدهم کز همه عالم بدرم..تا به ديوار و درش تازه کنم عهد قديم..گاهي از کوچه معشوقه خود مي گذرم
+
چه بيتابانه ميخواهمت اي دوريات آزمونِ تلخِ زندهبهگوري!
چه بيتابانه تو را طلب ميکنم!
بر پُشتِ سمندي
گويي
نوزين
که قرارش نيست.
و فاصله
تجربهيي بيهوده است.
بوي پيرهنت،
اينجا
و اکنون. ــ
کوهها در فاصله
سردند.
دست
در کوچه و بستر
حضورِ مأنوسِ دستِ تو را ميجويد،
و به راه انديشيدن
يأس را
رَج ميزند.
بينجواي انگشتانت
فقط. ــ
و جهان از هر سلامي خاليست.
#احمد_شاملو
رضا صفري
04/1/27
اي دوست که بامن دل تو يکدله نيست.. برخيز و بيا بي تو مرا حوصله نيست.. بيهوده بهانه مي کني فاصله را.. بين من و تو يک سر مو فاصله نيست .
مي خواهمت چنانکه شب خسته خواب را
مي جويمت چنانکه لب تشنه آب را
محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح
يا شبنم سپيده دمان آفتاب را
بي تابم آنچنانکه درختان براي باد
يا کودکان خفته به گهواره تاب را.درودبربانوي خوش سخن پارسي.@};-
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} {a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} درود بر همراهان عزيز حضورتون مستدام @};-
+
بايد خوب خداحافظي کرد ،
چه با زندگي ، چه با يک دوست ، چه با يک عزيز...
با احترام بايد خداحافظي کرد...


رضا صفري
04/1/27
خداحافظي ازاين جهت سخته که دل کندن از تعلقات ودلبستگي هاست، به قول فاضل به خداحافظي تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتي و دلم ثانيه اي بند نشد
3 فرد دیگر
20 فرد دیگر
+
چقدر قشنگ فاضل نظري توي اين شعر نرسيدن به وصال رو توصيف ميکنه :
*هرچند که هرگز نرسيدم به وصالت ؛
عمري که حرامِ تو شد اي عشق، حلالت
يکبار به اصرارِ تو عاشق شدم اي دل،
اينبار اگر اصرار کني، وايبحالت*...
رضا صفري
04/1/27
+
بعضي ها هستند که يک جورِ خاص دوست داشتني اند
يک جور عجيبَ دلنشين اند
دست خودشان هم نيست. انگارخدا يک جورِ ديگر آفريده شان
مثلاً ساعتها کنارشان مي نشيني و خسته نمي شوي
اصلاً سير نمي شوي از شنيدنِ صدايشان
مثلاً همان ها که وقتِ خداحافظي يهو دلت مي گيرد و ته دلت مي گويي: کاش بيشتر مي ماندي
اسم اش را عشق نمي گذرام
شايد يک دوست داشتنِ عجيب است که هر کسي ممکن است حس اش کند

هما بانو
04/1/27
من اسمش را "عزيـز دل کسي بودن" مي گذارم
بعضي ها عزيز دلت هستند
همان ها که هميشه دل ات قرص است که تا آخر عمر با همان کيفيت کنارت هستند
همانها که دلگيرتان نمي کنند که دوست داشتنشان بي قيد شرط است
در زندگيِ هر کسي بعضي ها وجود دارند که اصلاً نمي توان که دوستشان نداشت
. و مـن چقـدر ايـن بعضـي هـا رو دوسـت دارم...
+
*عطري* مي شوي در کوهستاني ناپيدا…
کارم *مرمت* آثار باستاني است
کتيبه دلت را مرمت مي کنم
و الفباي ناخواناي روانت را
که به حروفي ناشناخته نوشته اند،
باز مي خوانم..

دبيرستان انصاري
04/1/25
کارم کشيدن جاده است، ساختن راه. از روزمرّگي هايت به *ملکوت* راه مي کشم.
خياطم، برايت پيراهن مي دوزم، پيراهني که اگر آن را بپوشي، *عاشق *مي شوي، تنت در باد مي وزد و جانت در جنّت مي دود.
فوگرم تار و پود عشق را رفو مي کنم، پارگي هاي لباس بخت را کوک مي زنم. وصله مي کنم *دل* را به آسمان و پينه مي کنم سرِ زانوي خستگي ها را.
پرستارم روي جراحت جانت *مرهم* مي گذارم، مرهمي از کلمات درست مي کنم، ضمادي از *خرسندي و خوش وقتي*. و اگر بخواهي بريدگي هاي روحت را بخيه مي زنم، سوزني دارم بي درد و نخي نازک که جذب مي شود در سلول هاي ظريفِ تازه رُسته ات. زخمت جوش مي خورد.
+
به اذن عالي اعلي ، به احترام علي
شروع مي کنم اين سال را به نام علي
.
.يا علي گفتيم و سال آغاز شد...
شبگرد تنهايي
04/1/25
*سلام و درود به خانواده عزيز و گرانقدر پارسي بلاگ@};-طاعات و عباداتتون قبول@};-ان شاء الله در ظل توجهات خاصِ اميرالمؤمنين حضرت علي (ع) سال خوب و پرخير و برکت و پر از سلامتي و سربلندي رو آغاز کنيد.@};-لطفا تو شبهاي قدر منو هم دعا بفرماييد*
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} سلام، زنده باشيد و سال جديد شما هم مبارک و پر از نعمتهاي مادي و معنوي.
+
دخترم منو و خواهرام رو خواهراي افسانه اي خطاب ميکنه. :) يه کليپ فرستادم تو گروه خواهرانه ..من و آبجي ها کلي خنديديم. اومده گروه رو وا کرده و ميخنده. فکر کردم اونم داره به کليپي که فرستادم تو گروه ميخنده. ميگه من دارم به خنده هاي شما ميخندم :-| اين کليپ کجاش اينقدر خنده داشت که شما خواهراي افسانه اي مردين از خنده!! !:-| :D
از دست دخترم .. :-|



شبگرد تنهايي
04/1/25
کلاس آموزش حج داشتيم ولي چون شب تا صبح خواب نرفته بودم گفتم تو گروه خواهرانه مطرح کنم دوتا آبجي همسفرم بگن خب امروز نيا نکاتي که گفته شده رو ما بهت ميگيم که ديدم اونام .....:) که دوباره دخترم بعد از خوندن پيام هامون نگاه معناداري کرد و گفت قبول داري که.....:D
+
* مي سوختم و گرمِ صبوري بودم
هيـزم هيـزم آتـش دوري بودم
ميديد که ميسوزم و از من رد شد
من آتـش چارشنبه سوري بودم... *
شبگرد تنهايي
04/1/25
+
* تولد 9سالگي وبلاگم مبارک*
شبگرد تنهايي
04/1/25
{a h=setarehab}ترخون بانو{/a} چه خوب،اين وبلاگ ها هم جزو خاطرات ماشده است،منم ازسال92 هستم ولي اين وبلاگم جديده. بانوي خوش سخن پارسي عمرتان مبارک ولحظه هاتون شاد وشادي هاتون لحظه اي مباد.وپيشاپيش عيدتان فرخنده@};-
سلام عزيز دلم..با تاخير 9 سالگي وبلاگت مبارک باشه :-) الهي 90 سال عمر باعزت کني و هر سال خاطره هاي قشنگ يک سال ديگه رو در قالب فيد تبريک پست کني :) @};- وجودت هميشه برقرار و حضورت هميشه مستدام باشه ان شالله@};-
+
بهار، آغاز رويش است؛
نه فقط براي آنکه در آغاز مسير است،
بلکه براي هر جوياي حيات که فرصتش به تاراج زمستان سوخته و اکنون، در تمناي رويشي دوباره است.
باز ريشه دواندن،
باز باليدن،
برگ و بار آوردن.
گوارايتان بازشکوفايي و بازرويش.
روزهايتان، پر روزي و اوقاتتان پربرکت باد.

شبگرد تنهايي
04/1/25