: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
سلام
امروز بالاخره لاهوت داره می نویسه خدایا کمکش کن که ناتموم ننویسه .روزی که می خواستم برای این وبلاگ ثبت نام کنم یادمه یه روز پنج شنب بود خیلی دلم گرفته بود اما چون با دوستم قرار داشتم نمی شد با اون قیافه تابلو برم جلو خیلی سعی کردم خودم را عادی نشون بدم اما نمی دونم موفق بودم یا نه این را باید از دوست بزرگوارم بپرسم که من را با این سایت و وبلاگ نویسی آشنا کرد چون تمام زحمتهاش خودش کشید . همین جا می گم ممنون بزرگوار....
من نیومدم که فقط این حرفها را بزنم و برم امروز براتون می خوام بنویسم از یادگاری یه شهید که چند دقیقه قبل از شهادت برامون به یادگاری گذاشته و آسمونی شده . ( بر گرفته از نوشته های فاطمه عسکری در مورد شهادت: شهید حسن عرب)
یک سال قبل از شهادت ، نهج البلاغه ی را به من هدیه کرد که در صفحه اول آن نوشته شده بود: ان شاءالله با استفاده از این کتاب ، انوار هدایت الهی بر قلبتان تابیده، راهنما و هدایت گر زندگی شما قرار گیرد.( یک روز به من گفت می خوام قبل از شهادت جاری شدن خونم را بر روی زمین ببینم، خونی که فقط در راه خدا ریخته می شود.) بلافاصله پس از این صحبت گفت: هرجه رضای خداست، خدایا راضیم به رضای تو ، اسیر شدن، شهید شدن ، معلول شدن....
و خدا هم چنین خواست که خون حسن! بر زمین جاری شود. او که به راستی نهج البلاغه هدایت گر و راهنمای زندگیش شده بود.
خوشا به حال این شهید اصلاً خوشا به حال هرکسی که راه هدایت را پیدا کرد . خدایا من را هم هدایت کن .و راه را به من هم نشان بده ولی خدایا بعد از آنکه نشانم دادی رهایم نکن.
***( اللهم عجل لولیک الفرج) ***
آمینش را بلند بگید .تا خدا صدایتان را بشنود و اجابت کند ......
دعا یادتون نره.
شهدا در قهقه مستانه عند ربهم یرزقونند: لاهوت آخرین نویسنده وبلاگ
نوشته شده توسط : لاهوت