سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله - سلام شهدا

کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله

یکشنبه 92 خرداد 12 ساعت 1:44 عصر

دیگه داره ظهر می شه. باید برگردیم سنندج.

اگر نیروی کمکی دیر برسد ودرگیری به شب بگشد، کار سخت می شود؛ خیلی سخت . کومله ها منطقه را بهتر از ما می شناسند. فقط بیست نفریم . ده نفر این طرف جاده ، ده نفر آن طرف . خون خونم را می خورد.- "دیگه نمی خواد بیاین . واسه چی می آیین دیگه ؟ الان مارو می بینن، سر همه مونا می برن می ذارن روی … "صدای تیر اندازی می آید از پشت صخره سرک میکشم. حسین و بچه هایش درگیر شدهاند. می گوید « چه قدر بد اخلاق شده ای ؟
دیدیی که . زدیم بی چاره شون کردیم. » داد می زنم « واسه چی درگیر شدی حسین ؟ با ده نفر ؟ قرار مون چی بود ؟ » می خندد . می گوید «مگه نمی دونی ؟ کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله

_____________________

شهدا در قهقه مستانه عند ربهم یرزقونند....

بعد نوشت: پارتی بازی نیست دلیل برای حسین خرازی چیزه دیگه ای به خدا اصفهانی هم نیستم که بگید پارتی بازی کرده...

بعد تر نوشت التماس دعا در ایام امتحانات برای همه منم این وسط دعا کنید...


نوشته شده توسط : لاهوت

نظرات ديگران [ نظر]