: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
یالطیف...
مشام من ضیعف تر از عطرهای بهشتی است
این را خوب می دانم...
اما حیران بودم که چرا این روزها به هر طرف که روی می کردم
صاحب این رایحه ی غمگین را نمی دیدم.
اما امروز، کسی صاحبش را نشانم داد
آن گاه که گفت: محرم که می شود، ملائک می روند حسینیه ی خدا
پیراهن پاره پاره و خونینی را برمیدارند و هدیه می آورند برای زمین
و باد در این پیراهن می دمد و دنیا بوی حسین می گیرد (بوی امتحان)
این روزها اگر غصه داری بدان که شیعه ای
بزرگی می گفت: حدیث داریم که اگر خواستید شیعه ای را امتحان کنید، مقابلش بایستید و سه بار بگوئید:
«السلام علیک یا اباعبدالله الحسین»
ببینید اشک چشمهایش را پر می کند یا نه؟
و من خواستم خودم را امتحان کنم تا آمدم بگویم « السلام علیک ...»
بر چشم دل دیدم مردی، در بیابانی با آن هیبت ، با آن عظمت، با آن نور، با آن کرامت، زانوانش سست شد، بر زمین ننشست، فرود آمد ...
سرش را به زیر انداخت و ناگهان آهی کشید، به فریاد می مانست و زار زد: هل من ناصر ینصرنی؟؟؟
و من از گریه های او گریه ام گرفت.
حالا من شیعه ام؟؟؟
_______
شهدا در قهقه مستانه عند ربهم یرزقونند....
بعد نوشت: برای شیعه بودنم دعا کنید...
نوشته شده توسط : لاهوت