: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
سلام
با اصرار، پدرش را به همراه خودش برد منطقه طبق معمول جبهه ها توی ورودی هر کسی بهش یک سری لباسهایی می دان که توی منطقه استفاده کنن به پدر عبدالحسین هم اورکتی داده بودن که توی سرمای منطقه بپوشه پدر هم اورکت نو را گذاشته بود توی لباسهای نو و از اورکت کهنه خودش استفاده می کرد بعد از یک ماه وقتی پدرش داشت می رفت مرخصی اورکت نو را درآورد پوشید و کهنه را گذاشت توی لباسهای قبلی. عبدالحسین که این صحنه را دید اورکت را از پدر گرفت، پدر ناراحت شد. ولی چیزی نگفت وقتی عبدالحسین برگشت مشهد مرخصی همسرش بهش گفت: چرا این کار را کردی پیرمرد بیچاره را ناراحت کردی؟
عبدالحسین ماجرا را تعریف کرد و گفت این لباس را وقتی می تونست با خودش ببره که توی منطقه از اون استفاده کرده باشه و چون این اتفاق نیفتاده بود من مجبور شدم جلوی استفاده شخصی از بیت المال را بگیرم.
شهدا در قهقه مستانه عند ربهم یرزقونند...
______________________
بعد نوشت: پیشاپیش ولادت حضرت مهدی علیه السلام را تبریک میگم.
بعدتر نوشت:طرح سوم میلاد امسال حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیت ظهور حضرت مهدی روز نیمه شعبان همه با هم یک دعای فرج الهی عظم البلاء و پنج صلوات برای سلامتی حضرت حجت می خوانیم من از دوستان یا امیرالمومنین روحی فداک، گل میخ، شیلو عج، آقا اجازه دلم!، ایران اسلام به نیت پنج تن آل عبا دعوت می کنم امیدوارم این بزرگواران نیز این دعوت را ادامه دهند تا روز میلاد تعداد کثیری در این امر شرکت کنند و همه با هم در ثواب این امر خطیر شریک باشیم...
نوشته شده توسط : لاهوت