: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
سلام
افراد گروه کومله درصدد بودند به یک سرهنگ حزب الهی و فعال در مهاباد ضربه ای بزنند. که او از آنجا برود و نتواند فعالیت کند.
برای این منظور با پوششی خاص وارد پادگان که محل سکونت خانواده آن سرهنگ هم بود شدند و پسر پنج ساله او را ربوده،سرش را به طرز فجیعی بریده و همراه بدن مطهرش داخل یک طشت قرار دادند.
پارچه ای قرمز هم روی طشت گشیدند، آن را شبانه همراه نامه ای کنار پادگان نهادند.
سرهنگ با دیدن جنازه فرزند و جنایت فجیع کومله گفت: خدایا، قربانی اصغرم را قبول کن.
سپس گفت: ضد انقلاب بداند که یک قدم هم عقب نشینی نمی کنم.
_______________________
شهدا در قهقه مستانه عند ربهم یرزقونند...
نوشته شده توسط : لاهوت